وب نوشته های یک دندانپزشک

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۶/۱۲/۱۰
    B.W
نویسندگان
  • ۰
  • ۰

بیماران سفارشی

اولا که نیلرام رفته بودم  بیمارایی که همکارا معرفی میکردن در صورتی که واقعا اورژانس بودن آخر وقت کارشونو انجام میدادم که حق کسی هم ضایع نشه....   

 

  ولی همه در مورد من فکر میکنن که هر کی بهم رو بندازه نمیپذیرم ولی واقعا اینطوری نبود من فقط میگفتم حق کسی ضایع نشه آخه بعضی همکارا ازم میخواستن مریض آخر و اول انجام بدم یا مریضی که وقت نگرفته بودو بین مریضا جا بدم که واقعا دلم نمیومد این کارو بکنم ..... آخه سر یکی از مریضا که نفر آخر بود همشون یه دور بهم رو انداختن که زودتر کارشو انجام بدم ولی حتی دوست نزدیکمم بهم رو انداخت نپذیرفتم و کار هر کدوم رو زمان خودشون انجام دادم بهشون میگفتم مریضارو خودش راضی کنه جاشون بیاد تو.... 

امروز خیلی خجالت کشیدم آخه دیدم یکی از بیمارا بهم نامه ای داده بود که پزشک مرکزمون اینو توش نوشته بود:

همکار محترم سرکار خانم دکتر....

با سلام و عرض ادب

احتراما خانم........که از آشنایان نزدیک می باشند جهت انجام پروسیجر دندانپزشکی به حضور معرفی می گردد. در صورت امکان و با عنایت و لطف حضرتعالی مورد پذیرش قرار گیرند. از لطف شما کمال تشکر و امتنان را دارم.

با تشکر مجدد

من که واقعا عرق شرم بر جبینم نشست یعنی انقدر هیولا هستم که پزشکمون انتظار داشتن روشونو زمین بندازم اونم برای بیماری که کارش یه معاینه و مشاوره بود.... و این متنو که شبیه توبه نامه است برام نوشتن ....

برای جبران این همه ادب این همکار بزرگوار دو تا دندون عقل فامیلشونو کشیدم.....

 ولی هنوز تو کف چهره ی خودم توی مرکزم:(((((

  • ۹۲/۰۸/۲۶
  • دکتر محیصا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی