وب نوشته های یک دندانپزشک

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۶/۱۲/۱۰
    B.W
نویسندگان

۱۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

جفت شش

صبح همچین که داشتم میرفتم درمانگاه بعد از من یه آقایی نشستن توی تاکسی که به شدت دندونش درد میکرد ... داشت برا راننده توضیح میداد که درد دارم و هیچ جا دندونپزشک نداره منم گفتم برید فلان درمانگاه گفت رفتم دکتر نداشته گفتم من خودم دکتر اونجام بریم ببینم چی میشه کرد ...قیافه رانتده و آقائه دیدنی بود عین فیلما برگشتن منو یه نیگاه انداختن و تا چندلحظه مبهوت بودن ... 


سکانس بعدی: کشیدن یک هفت بالا که به سختی نیمه بی حس شده بود ... برای مریضی که به قول دستیارمون جفت شش آورده بود

  • دکتر محیصا
  • ۰
  • ۰

اصرار

اول صبح یک خانم خیلی خیلی پیر و نحیف همراه دخترشون از راه خیلی دوری اومده بودن  ... چون نوبت نداشتیم، مریضم و البته بیشتر همراهش مدام اصرار کردن همون روز براشون یه کاری انجام بدم  ... گفتم بمونن اگر مریضی نیومد چشم ....اونا هم موندن تا آخر وقت ... نوبتشون که شد ...


ازشون پرسیدم دارویی نمیخورن گفتن بله فلان داروی قلبی و ....


گفتم سابقه ی سکته نداشتن؟ گفتن بله 


گفتم کی ... مدام طفره رفتن تا اینکه فهمیدم یک ماهه سکته کردن ...ناراحتآخ


یعنی الآن باید توی رخنخواب میبودید و استراحت می کردید!!!!!!


گفتم نمیشه تا شش ماه نباید هیچ کاری انجام بدیم مگر اینکه درد داشته باشی ... 


اصرار اصرار که انجام بده!!!! منم انکار انکار که هرگزززززززززز


آخرش همراهش گفتن نمیشه قرص زیر زبونی براش بذاریم براش پر کنی؟؟؟


یعنی به هر قیمتی می خواست برای مادرش کار انجام بدیم انقدر اصرار کرد که یکی از مریضا بهش گفت مث اینکه خودت میخوای بکشیش!!!!!!!! اینجا بود که دیگه راضی شدن برن 

  • دکتر محیصا
  • ۰
  • ۰

درد دهان

فکر می کنید غم درد دهان چیه و کی باید این غمو بخوره ؟؟؟؟


اکثر بچه ها دندونای شیریشون پوسیدگی داره ...خیلی از بچه ها هنوز نه سالشون نشده دندون آسیای اول دایمیشون که شش سالگی دراومده به شکل افتضاحی خراب شدهناراحت


اکثر مردم ما التهاب لثه و جرم دندون دارنناراحت


تو سن جوانی و نو جوانی باز هم مردممون دندونایی دارن که به شدت خرابه و نیاز به درمان داره


اما چرا مراجعه نمیکنن؟


1.به اهمیت مسأله واقف نیستن 


2.به کار دندونپزشکی اعتقاد ندارن


3.مشکل مالی وجود داره 


یک قسمت بزرگی از اون به فرهنگ سازی و واقف کردن به اهمیت برمیگرده اما قسمت مالیش مساله ایه که اصلا قابل اغماض نیستناراحت


متاسفانه بخش دولتی که شامل مراکز بهداشت زیر دانشگاه میشه بودجه میلیاردی دریافت کرده تا درد دهانو دوا کنه :با معاینه و فیشورسیلنت و فلورایدتراپی و بعضی جاها با حضور دندونپزشکی باوجدان ترمیم هم انجام میشه ...بیشترشم میشه کارانه ی دندونپزشک و کاردان البته اگر نشتی های مالی اداراتمونو نادیده بگیریم ...


تازه اون فلوراید و فیشورم گاهی درست انجان نمیشه روی دندون پر از دبری فلوراید میزنن و به بچه هایی آموزش بهداشت میدن که مسواک هم ندارن ناراحت


توی این مدت کاریم بهترین روشی که برای حل درد دهان توجهمو جلب کرده ...بیمه ی نیروهای مسلح بوده که خیلی جدی و سفت و سخت اجازه نمیده کسی از دفترچه کسی استفاده کنه و به خوبی هم خدماتی مثل عصب کشی و ترمیم و حتا بعضی کارهای تخصصی رو تحت پوشش قرار داده لبخند


کاشکی اون بودجه های میلیاردی رو صرف بیمه کردن مردم میکردن ... 


یا حداقل بررسی کنن آیا با دهها برابر کردن بودجه درد مردمم ده برابر خوب شده یا نه ...


 نمیخوام منکر خوبی های طرح تحول نظام سلامت بشم ... اما نسبت به بودجه اش اهدافش تامین نشد....

  • دکتر محیصا
  • ۰
  • ۰

پایتخت

اولش با یک ریتم کند که گویا روزمره ها و سنت ها رو نشون میده شروع شد ... کم کم خود واقعی آدمایی رو نشون داد که کمتر توی تلویزیون جا داشتن ... خود واقعی آدمایی که همیشه کنارمونن ... آدمایی که قضاوت می کنن... دو به هم زنی می کنن ... فقط منافع خودشونو میبینن ... پارتی بازی براشون یک امر عادی و روتینه (چه بسا برای اینکه پارتیشون بگیره نذری هم بکنن و از خدا کمک بگیرن) ...


و حالا اگر اون پارتیشون اهل پارتی بازی نباشه .... دریایی از تهمت و بداخلاقی ها نصیبش میشه یا باید شغلشو کنار بذاره یا اقوامشو یا بمیره ...و اگر این انسان های خوب شغلشونو کنار بذارن معلومه پست ها نصیب چه کسایی میشه!!! مثل تنازع برای بقاست کسانی که به اصطلاح رایج و مردم پسندانه کار راه اندازهستن و روی مردمو زمین نمیندازن!!!! همیشه هستن و بالاتر هم میرن


این حکایت تلخ مردم ماست ... مردمی که همیشه از بند پ بد میگن اما ازش مثل یک امر روتین  استفاده می کنن ... خیلی ها هم ممکنه در حالت عادی بهش نیاز نداشته باشن و لیاقت کارشونو داشته باشن اما از ترس اینکه نکنه جاشون توسط یک بند پ دار اشغال بشه متوسل به همین ریسمان بشن ... تلخه تلخ تلخ دل شکسته


البته آخر فیلم همه متنبه شدن و به خیر و خوشی گذشت به قیمت سکته کردن فامیل درستکار!!!!!


البته در واقعیت با وجود سکته و مرگ هم این سبک و سیاق تغییری نمیکنه ....


با احترام تقدیم به عوامل سریال پایتخت

  • دکتر محیصا
  • ۰
  • ۰

سرباز

از بچگی از کسی که لباس سربازی تنش بود می ترسیدم .... این ترس ناخود آگاه باهام بود تا حالا که توی یکی از درمانگاه های ناجا پاره وقت کار میکنم ... جایی که اکثر همکارام و مریضام سربازن ... همشون از من کوچیکترن و بسیار بسیار مودب و مظلومن ... اون ترس ناخود آگاهم ریخته شد ... الآن مریضایی دارم که اگر یک ساعت هم معطل بشن نهایت اعتراضشون اینه مرخصیم تموم شد کی بیام ؟گریه


منشی هامونم سربازن ... همه ی کارا رو تند تند بدون غر و لند انجام میدن... گرفتن گرافی و ظهور ثبوتش رو هم کامل بلدن ... تازه سرشون توی وایبر و واتس آپم نیست لبخند حالا چشمشون زدم چشمکخدایا همینجوری خوب بموننلبخند


امروز روی میز پذیرش یک مجله مربوط به ناجا دیدم که عکس آقایی رو زده بودن و کلی ازش تعریف و تمجید کردن چون که : صد هزار تومن رشوه نگرفته!!!!!!


برای منشی هامون خوندمش کلی خندیدن که ای بابا به ما توی راهنمایی رانندگی پیشنهاد میلیونی هم شده قبول نکردیم... و اما گمنامن ... البته برای ما و مجله ها گمنامن و پیش خدا جون خوشنام 

  • دکتر محیصا
  • ۰
  • ۰

دعوا

دعوا از اونجا شروع شد که منشی جانمان یکریز سرشون توی وایبرو واتس آپ بود...وسط کارم بهشون گفتم این ساکشن نمیکشه بیا و تخلیه اش کن ...منم در حین جرمگیری تو دهن مریض در حال کنکاش بودم و منتظر بودم که منشیمون بیان ساکشنو ازم بگیرن ....یهو دهن مریض پر آب شد گفتم یعنی این بزاقه ؟؟؟نه خیلی زیاده ...مریض بالا آورده؟؟؟ نه قیافه اش طبیعیه ...


وای خاک به سرم ساکشن تو دهن مریض تخلیه شده .... سریع ساکشنو درآوردم و گفتم خانم دارید چکار میکنید .... کاردم می زدن خونم در نمیومد ... مریضو فرستادم دهنشو بشوره وسط این هیری بیری منشی به جای عذر خواهی میگفت تقصیر شماست ساکشنو ندادید به من فکر کردم اون یکی رو باید تخلیه کنم (خدا خیرت بده اخه خواستی اون یکیم تخلیه کنی که این یکی خالی شد) ... منم گفتم مث اینکه یه چیزم بدهکار شدیم ... فرمودن نه ما همیشه بدهکاریم 


مریض اومد و گفت عیبی نداره ... بنده خدا فکر کنم نمیدونست چه فاجعه ای براش رخ داده ... منم بلند گفتم از طرف منشیمون عذر میخوام... منشیمونم که انگار نه انگار تازه از دست منم ناراحت بودن باهام حرف نمی زد... 


راستش منم مقصر بودم باید حواسم میبود منشی داره چکار میکنه ...چند روز بعد رفتم مسافرت براش یه سوغات کوچولو خریدم اما از اونجایی که نمیدونستم چطور باید آشتی کنم چند روز نرفتم سر کار بلاخره رفتم ولی منشیمون نبود ....حالا که من تصمیم گرفته بودم قورباغه مو قورت بدم نبودش. کارم تموم شد داشتم میرفتم خونه یهو منشیمونو تو خیابون دیدم بعد از سلام احوالپرسی منشیمون کلی ازم عذر خواهی کرد و ابراز دلتنگی نمود و منم سوغاتی رو بهش دادم و اقرار کردم منم شریک اشتباهم و همه چی به خیر گذشت ... ان شا الله برا مریض مظلومم هم به خیر گذشته باشه ....


امـام صادق (ع ): به یکدیگر هدیه دهید تا دل هایتان نسبت به هم با محبت شود, زیرا هدیه کینه ها را از بین مى برد.قلب

  • دکتر محیصا
  • ۰
  • ۰

ماه رمضون

از جمله امتحانات الهی در این ماه مبارک بیدار شدن در سحر هاست گریه


خواهرم اومد بیدارم کنه و بعد از کلی تلاش من شرمنده پشتکار و امیدش برا بیدار شدن خودم شدم ..... با خودم گفتم بذار با لبخند با خواهرم روبرو بشم برا همین با لبخند گفتم الان وقت بیدار شدنه؟؟؟ اونم گفت آره...


منم خیلی منطقی دوباره پرسیدم الآن وقت بیدار شدنه یا خوابیدن؟؟؟ ایشونم با کلی خنده گفتن بیدار شدن ....


نمیدونم چرا حس کردم باید قهقهه بزنم تو خواب سوال


 بعدشم اصن هیچی یادم نمیومد این مکالماتو برام تعریف کردن قهقهه

  • دکتر محیصا
  • ۰
  • ۰

سخت روز

...بعضی روزا اصن یه جور خاصی بد میگذره ... هر کاریم میکنی درست نمیشه: مریضای دیروزم:


اول آقایی بودن برای ترمیم دوتا از دندوناشون ... وای نمی دونید چه بیمار ماهی بود ...خیلی سنگین و متین چشماشو بسته بود و منم داشتم دو تا دندونو برای آمالگام تراش می دادم ... اول همه چی اکی بود بعد کم کم انگل کار نمی کرد ... خواستم نوار ماتریکسو باز کنم گیر کرد به لب بیمار ... اصن تراش دندون به عصب رسیده بود پوسیدگیا تموم نمی شد ...بعدم که وقت برداشتن نوار ماتریکس کاسپ بیلد آپ شده کنده شد از اول پر کردم .... یعنی دلم برا خودمو بیمار کباب بود ... آخرش به هر ضرب و زوری بود تموم شد هر چند ته دلم راضی نبود تازه کانتکتشم باز بود... کلی شرمسار ازمریضم به خاطر زخمی شدن لبش عذر خواهی میکردم که گفتن عیبی نداره این که چیزی نیست دکتر قبلی لبمو سوزوندن ....گریه  این وسطا مریضی که قرار بود 4 بیاد 5 اومده بود و منم که فکر می کردم کار مریضم زود تموم میشه بهش گفتم بشینه ... حالا که کارم طول کشیده بود کلی مدعی بود وقت من گرفته شده ....


این وسطا اینم بگم که منشیمون ماشالله هزار ماشالله از زیر هر کاری در می رفت و یکسره سرش تو وایبر و واتس آپ بود ...


و من مجبور شدم تک و تنها و بدون منشی توی درمانگاه بمونم کار مریضمو انجام بدم که بد قول نشم عصبانی


آخرشم خسته و شرمسار برگشتم خونه ....خجالت


پی نوشت: چند روز بعد اون مریضم که کارش خوب نشده بود اومدن با شکایت التهاب لثه ...بنده خدا حق داشت چون کانتکت (تماس بین دندونا) باز بود غذا جمع میشد و التهاب لثه و تحلیل استخووون می داد .... دوباره تراش دادم بستمش .... مریض دیگه راضی و خشنود باشه صلوات ...

  • دکتر محیصا
  • ۰
  • ۰

انتقاد

دوست دارم نیمه ی پر لیوانو ببینم ولی گاهی اوقات نیمه ی خالی خیلی تو ذوق میزنه دیگه مجبورم ببینم ... حالا هم میخوام به بحث انتقاد توکشورمون یه کم غر بزنم ... 


کلا ملت ما در زمینه انتقاد ید طولایی دارن ...


یعنی از چیزی بدشون بیاد با خاک یکسانش میکنن اگرم خوششون بیاد شش دنگ دفاع میکنن هیچ نقصی رو هم وارد نمی دونن ... این میشه که اگر در هر دوره ای از منتقدا بپرسیم اوضاع احوال چطوره چنان همه چی رو بغرنج نشون می ده که سرتو میذاری زمین وجان به جان آفرین تسلیم می کنی .... نتیجه ی این انتقادای غیر منصفانه که گاهی هم از سر دلسوزی نیست میشه به هم خوردن آرامش ....


ولی اگر هم نکات مثبت دیده بشه و هم منفی میشه انتقاد سازنده و باعث شکوفاییه ... یعنی میشه یه روز شکوفا بشیم گریه

  • دکتر محیصا
  • ۰
  • ۰

خندوانه

برنامه کوله پشتی یادتونه ... کم کم اسمش شد ماه عسل ... و علت جذاب بودنش هم رک بودن مجری و به چالش کشوندن مهمونا بود اما عاقبت این رک گویی ها گاهی به سمت تحقیر و توهین مهمونای برنامه می رفت و متاسفانه بین خیلی از مجری ها باب شد ... 


ولی حالا ورق برگشته مجری به میدون اومده که میشه صداقت و شادی رو با همه وجود تو برنامه اش حس کرد .... بدون ریا رک هستن ولی قصد به چالش کشوندن کسی رو ندارن ... برنامه ای که گاهی تو این سن و سال با شعر خوندنشون دست می زنم و از ته دل میخندم ... 


برنامه ای با احترام و محبت به تمام مردم ایران بدون هیچ گرایش سیاسی .... 


با احترام و تشکر تقدیم به رامبد جوان ....

  • دکتر محیصا