وب نوشته های یک دندانپزشک

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۶/۱۲/۱۰
    B.W
نویسندگان

۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

جوانه

میخواستم برم بیرون یک ورق ژلوفن بخرم ... با پروتکشن کامل ماسک ودستکش زدم بیرون  توی کوچه مردی رو دیدم که بدون دستکش تا کمر رفته تو سطل آشغال تا اقلام پلاستیکیو جمع کنه برای فروش... خجالت کشیدم، دستامو بردم زیر چادر و دوست داشتم داد بزنم سر کرونا که اصلا درک و شعور نداره نباید این موقع سال میومد ایران که بیشترین درامد کارگرا مال همین موقع بود ... دوست داشتم داد بزنم سر مسوولینی که سفره ی انقلابو کلا با سفره خوردن و به فکر فقر مردمشون نیستن ....

پی نوشت: برای اولین بار در تاریخ شهرمون دو نفر برای مجلس رای اوردن که به صورت قومی قبیله ای رایی نداشتن ... شاید جوانه ی امیدی باشه برای بهبود این شهر خسته و شاید امیدی باشه از بلوغ فکری مردم ... خدا کمک کنه این اوضاع بهبود پیدا کنه ... 

  • دکتر محیصا