وب نوشته های یک دندانپزشک

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۶/۱۲/۱۰
    B.W
نویسندگان
  • ۱
  • ۰

۱)برای تعریف کردن این خاطره اول باید مختصات دانشجوهامو رسم کنم :)

دوتا گروه هستن که هم ورودی هستن گروه a که قرار بود فردا ازشون امتحان بگیرم و گروه b که قرار بود هفته ی بعد ازشون امتحان بگیرم و هردو گروه یک امتحان دیگه رو به صورت  مشترک هفته ی بعد داشتن مثلا به اسم امتحان c ... هردو گروه میخواستن امتحانشونو یک هفته جابجا کنن گروه b اول گفتن ما سختمونه هفته ی بعد امتحان بدیم چون امتحان c داریم ... و گروه a هم اومدن گفتن میشه ما فردا امتحان ندیم به جاش هفته ی بعد امتحان بدیم که دوتا امتحان a و c رو باهم بخونیم ... به شدت از دست دوتاشون عصبانی شدم آخه با یک بهانه دوتا هدف مخالف هم داشتن من که تاریخ امتحانشونو عوض نکردم ولی این امتحان گریزی دانشجوها همیشه هست و به شدت رو اعصابه 😢

۲) دقیقا یک گروه دیگه برای بار دوم میخواستن تاریخ امتحان رو جابجا کنن ولی به دلایل تداخل با بقیه ی امتحانا به نمایندشون گفتم نه نمیشه ... فرداش دوتا از دانشجوها اومدن باهام صحبت کردن که مشکل داریم و خلاصه گفتم باشه با بقیه ی همکارا صحبت کنم ببینم چی میشه بلافاصله نمایندشون زنگ زد شما دیروز به من گفتید نمیشه جابجا کرد حالا به اینا که گفتید میشه جابجا کرد از چشم من میبینن که کم کاری کردم نتونستم امتحانو جابجا کنم لطفا تاریخ رو عوض نکنید ... :) یعنی واقعا این یکی رو اصلا نمیتونستم تحلیل کنم خب الان برات مهمه تصویر تو تو ذهن بچه ها خراب نشه یا دوست داری امتحان تو تایم بدون مشکل تری برگزار بشه ... خلاصه امتحانو جابجا نکردم ولی هنوز تو کف دانشجوهامم 😅😅😅😅 و البته یادمه دوران دانشجویی خودمون نماینده ی کلاس بودم اکثر بچه ها موافق عوض کردن تاریخ یک امتحان بودن رای گیری کردیم و قرار شد امتحان عوض بشه بعد یکی از بچه ها رفته بود آموزش که اینا بدون هماهنگی با من تاریخو عوض کردن آموزشم گفت امتحان برگرده به تاریخ اولش ... خلاصه حسابی هممون از اون هم کلاسی داغ بودیم بیشتر به خاطر اینکه اول میتونست بیاد به ما بگه که سر رای گیری نبودش و مشکل داره قطعا ما هم قبول میکردیم امتحان برگرده به روز اولش ولی این زیر آب زنیش رو اعصاب بود... تا اینکه چندروز بعدش به من گفت من میخوام برم خونمون نمیتونم برای گرفتن جزوه ها بمونم به من جزوه ها رو زودتر از بقیه بدید و اگرم آماده نیست فایلای ویرایشیش رو بدید منم گفتم با توجه به نظر اکثریت بچه ها جزوه ها تو همون تاریخ خودش توزیع میشن و نمیتونم زودتر از موعد به کسی بدمشون 🤨🤨🤨🤨🤨 همچین نماینده ای بودیم 😅😅😅😅

 

 

  • ۰۱/۱۰/۰۲
  • دکتر محیصا

نظرات (۲)

سلام

اون دانشجوی زمان دانشجوییتون احتمالا فکر کرده نادیده ورفتینش و باز احتمالا احساسش خیلی شدید بوده که برای تلافی رفته آموزش، تا بقیه همکلاسیاشم مثل خودش ضربه ی شدید بخو رن دلش حال بیاد 😁

جدی یه لحظه خودمو گذاشتم جاش، دیدم به منم برمیخوره 

پاسخ:
سلام البته اون کلا مدلش اینجوری بود همه از دستش دلشون خون بود :)))) اصلا دلتون براش نسوزه بارها انتقام گرفته بود ازمون :)

خخخخخ

عجب 

توجه و محبت میخواسته ولی رفتارش دقیقا برعکس بوده 

پاسخ:
آره شاید اینجوری بهش نگاه نکرده بودم چون هیچ دوستی هم تو کلاس نداشت :) همیشه همه از رفتاراش دلخور بودن 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی