هدف ساخت بیمارستان درمان مجانی بیماران بی بضاعت روستا بود... در مورد بیماران ماماها و پزشکا نمیدونم....
ولی در مورد دندانپزشکی به نظر من ضعفایی داشت که امیدوارم سال بعد تکرار نشه...
مثلا اینکه این مرکز در فرهاد آباد برپا شد که در 10 کیلومتری نیلرام بود و مردم راحت میتونستن بیان مرکز و با هزار تومن دندونشونو بکشن...
خیلی از مردم وضع مالیشون خوب بود ولی اومده بودن... باید غربالگری قوی انجام میشد ...و برای روستاهای محروم انجام میشد ....اگه هم نمیشد به خاطر دوری بیمارستانو جاهای دور برد باید روزانه مردمو در تعداد مشخص از روستاها با مینی بوس میاوردن.....
کلا افراد بدون برگه ارجاع ها هم پذیرش شدن....
با دندونپزشکا بدون خبر دادن به ما هماهنگی شده بود که بیان! برا همین بیت المال میرفت پای ماموریتای مختلف و و خبری از کسی نبود!!!!!!!
یونیتای استفاده شده خیلی بد بودن هر روز کمر درد می گرفتیم چون یونیتا خم نمیشدن!!!!!!
نیروهایی که اومده بودن روحیه جهادی نداشتن کلا خیلی خانم خانما و آقا زاده بودن!!!! در حالی که ما از طرف دانشگاه تهران می رفتیم اردو جهادی هممون هر کاری انجام میدادیم از دادن وسیله به هم تا شستن وسایل و حتی تمیز کردن کلینیک ....
روال کارم تو اردو جهادی اینطور بود ...روزانه به یک روستا خدمات ارائه میدادیم بیرون یه نفر همه رو معاینه میکرد اینجوری همهمه کمتر میشد و و اسمارو مینوشت ...بعدشم دونه دونه صدا میزدن....حتی کارای ترمیمی هم انجام میدادیم ...
پس لازم بود روزانه حداقل دو دندانپزشک ثابت وبا روحیه جهادی میبودن. تا یکی معاینه کنه و یکی امور داخلو منظم کنه.....
و روزانه یک یا دوتا هم دندونپزشک منظم باید میومدن یکیشون کارای ترمیمی و یکیشونم در کشیدن به دوتای دیگه کمک میکردن و کلا کارا چرخشی عوض میشد...
حتما لازم بود یکی از بهداشتکارا مسئول دادن وسایل میشد.....
مسئول صدا زدن وسایل و شستن باید دوتا خدمه میبودن....
دوتا بهداشتکار مسئول فلوراید و فیشور سیلانت...
یک بهداشتکارم مسئول نوشتن اسما...بهداشتکارا هم چرخشی باید با هم عوض میشدن......
البته کدوم بهداشتکاری اینکارو میکرد؟؟؟؟؟؟؟و کی به حرف من گوش میکرد؟؟؟؟کدوم دندونپزشکی منظم میومد؟؟؟؟اصن کسی از من نظر خواسته؟؟؟؟؟