قدیما طلاق خیلی قبح داشت ...یادمه خاله ام میخواستن جدا بشن15 سال تلاش کرد تا شوهرش راضی شد ....
الان خیلی خیلی راحت مرده تو چشم زنش نگاه میکنه میگه مال بد بیخ ریش صاحبش برو خونه بابات دلمو زدی:(((
قدیما مردا از بچه به عنوان یک اهرم استفاده میکردن زنشونو نگه دارن یا زنها با مهریه بلایی به سر شوهره میاوردن به طلاق فکر نکنه ....
الان مرد میگه بچه رو هم نمیخوام برا خودت مهریه ت رو هم حلال نکنی اینجوری بین زمین و آسمون نگاهت میدارم ... برو حلال کن تا راهت طلاقت بدم ....
این کل خلاصه ی سه تا سناریو زندگیه که مرد طلاق میخواد ... و علتشم اینه خانمی که برای به دست آوردنش چندین بار رفته خواستگاری اما الان دیگه دوستش نداره ...
نمیدونم شاید خیلی هم خوب شده که طلاق انقدر راحت شده آدما مجبور نیستن با خودآزاری کنار هم بمونن و هم رو تحمل کنن ... اما چه بلایی سر محبت و عاطفه و عشق اومده که انقدر دم دستی شده ... چرا مردم انقدر دمدمی مزاج شدن ... فکر میکنم شیوع این اتفاقات داره زیاد میشه و این اصلا خوشایند نیست ... بخصوص بین مردا انگار خیلی زنهاشونو با بیرون خونه مقایسه میکنن با ایده آلهایی که تو ذهنشون از نوجوونی ساختن ... انگار مردای قدیم کم توقع تر بودن .... شایدم زیبایی تو کشورمون خیلی تغییر کرده انقدر که تاتو و اپیلاسیون و لیزر و هاشور و بوتاکس و هزار و یک روش اومده که معیار زیبایی زن ها عوض شده و ذایقه ی مردا تغییر کرده ...
دوستم خیلی محجبه نیست ولی برام جالب بود تو این دنیای وارونه دنبال همسری میگرده که نمازخون باشه و قلبا معتقد بهش گفتم چرا ؟گفت میخوام انقدر خودش ایمان داشته باشه که بتونه برای بچمون اعتقادشو تبیین کنه ... خیلی قشنگ بود
چقدر در معیارامون تربیت نسل بعدمونو فراموش کردیم ....
- ۹۶/۱۱/۲۲
هستند زنهایی که از مهریه و فرزند و ... به عنوان ابزار استفاده میکنن تا به خواسته هاشون برسن.
این تجربه تلخ رو آرزو میکنم هیچ کس نچشه...