یکی از چیزایی که دنیایی که بهش هبوط کردیم رو قابل تحمل کرده به جز وجود آدمایی که رنگ و بوی خداوند رو میدن، بارون هست آبی که از نزدیکی عرش می آد و انگار تمام غم و غصه تو میبره ... انگار میاد تا تمام دلتنگی هات برای خدا رو دلداری بده ... دیروز همینجوری بارون گرفت کاملا خیس شدم قطراتش در حدی بود که اگر دستت رو زیرش میگرفتی انقدر جمع میشد که تشنگیتو برطرف کنی ... همه پناه گرفته بودن ولی من مجنون وار زیر این بارون شدید خیس میخوردم بلکه آروم بشه روح بی تابم :)
امام صادق «علیه السلام» می فرمایند:
امیر المؤمنین علی «علیه السلام» همیشه به محض شروع شدن باران، زیر آن می ایستادند تا جایی که سر و ریش و لباسشان خیس می شد. کسی عرض کرد: به سرپناهی بروید.
پاسخ فرمودند : این آبی است که از نزدیکیهای عرش آمده است...