امروز من و هم اتاقیم به یک نقطه ی اشتراک رسیدیم ... کلا تفریحاتمون خیلی باهم فرق داره اون دوست داره فعالیت بدنی داشته باشه و همش بخنده .. من یه کم شیرازیم دوست دارم قدم بزنم فکر کنم و گاهی هم بخندم ... هرچند نیشم همیشه بازه:) خودمم دچار تضاد فلسفی شدم ...
خب امروز هم اتاقیم پیشنهاد یک تفریح فرهنگی رو داد و گفت بریم سینما با وجودی که قلبا دوست داشت بره آینه بغل ببینه و چند ساعت بخنده با من اومد بدون تاریخ بدون امضا رو دید ...
همه میگن فیلمش غمگینه اما من انقدر غرق در عذاب وجدان های بازیگرا شدم اصلا به غم فیلم فکر نمیکردم بیشتر دنبال این بودم راهی پیدا بشه وجدانم سبک بشه ... این همزاد پنداری با شخصیت های فیلم موفقیت کارگردان خوش فکر، خوش تیپ، خوش بازیگر و البته خوش صدا تو پرانتز وحید جلیلوند رو میرسوند ...
البته هم اتاقیم خیلی از فیلم بدش اومد :) ولی من حس خوبی داشتم انگار یک کتاب دویست صفحه ای رو در مورد آدما خونده بودم...
- ۹۶/۱۲/۱۶